سلام دوستان میشه این معنی شعر هارو بهم سریع بگید

رهّام با کلاه خود و زره جنگی سریع ب سمت اشکبوس رفت آنچنان ک گرد و خاک میدان جنگ از حرکت سریع اسب او ب آسمان رسید. اشکبوس ب رستم گفت:من در تو سلاحی جز ریشخند و مسخرگی نمی بینم. اشکبوس گرز سنگین خود را ب دست گرفت و زمین برای تحمل ضربات او همچون آهن و آسمان از گرد و غبار همچون آبنوس سیاه شد. در برابر قدرت خداوندی،هیچ قدرتی توانایی مقاومت ندارد. خاک نشانه نیاز انسان در برابر بی نیازی خداست. در کناره های اروند رود گرد آمدند. حریفت ب میدان آمد ب عقب برنگرد و فرار مکن. از فراموشی و بی خبری هرگز نفهمد که در کجا زندگی میکنند

سلام معرکه نزن